ابراهیم زمان
این انقلاب آیندهاش تضمینشده است، قطعی است، زوالپذیر نیست.مقام معظم رهبری
این انقلاب آیندهاش تضمینشده است، قطعی است، زوالپذیر نیست.مقام معظم رهبری
دوشنبه 97/12/06
ما دو عید در پیش داریم؛ یک عید انقلاب که روز بیستودوّم بهمن است و سه روز دیگر است؛ یک عید انتخاب؛ انتخابات هم در واقع عید است. این دو عید را باید گرامی بداریم. این دو عید دو عید پرمعنا و پرمضمون است برای ما. در مورد عید اوّل که عید انقلاب است -روز بیستودوّم بهمن- حقیقتاً ملّت ما در طول این ۳۷ سال، این روز را بهمعنای یک عید واقعی گرامی داشته است. عید یعنی آن مناسبتی که هر سال تکرار میشود؛ ریشهی «عید» از «عود» است؛ یعنی هر سال یک روزی را به یک مناسبتی تکرار میکنیم، تکرار شادمانه؛ این تکرار شادمانه نسبت به روز بیستودوّم بهمن که روز پیروزی انقلاب تعیین شده، هر سال با قوّت و قدرت ادامه داشته. این در ایران و در همهی جهان بینظیر است؛ یعنی کشورهایی داشتهایم که انقلاب کردهاند [امّا] سالگرد انقلاب با حضور مردم و با این حجم عظیم در سرتاسر کشور در هیچ جای دنیا نیست. این چیزی که عرض میکنم، یک واقعیّتی است، این یک اطّلاع است؛ حدس و تحلیل نیست؛ واقعیّت این است. در کشورهای انقلابی، سالگرد انقلاب را گرامی میدارند؛ یک عدّهای آنجا روی آن ایوان میایستند، یک عدّه هم میآیند جلویشان رژه میروند؛ این میشود سالگرد انقلاب؛ مردم هم مشغول کار خودشان هستند. در اینجا سالگرد انقلاب بهوسیلهی مردم اساساً بزرگداشت میشود و نگاهداشت میشود، گرامی داشته میشود. مردم هستند که میآیند در هوای سرد، مشکلات، یخبندان، باران، برف، همهجور وارد این میدان میشوند و خودشان را نشان میدهند؛ حضور مردمی. این سلسله تمامنشدنی است. شاید نیمی از کسانی که امسال در بیستودوّم بهمن شرکت میکنند، کسانی هستند که بیستودوّم بهمن [۵۷] را اصلاً ندیدهاند و سنّ آنها اقتضا نمیکند؛ مال بعد از بیستودوّم بهمن [۵۷] هستند امّا شرکت میکنند. در واقع این بازآفرینی انقلاب است؛ چون انقلاب ما با تیر و تفنگ و این چیزها نبود، با حضور تنِ مردم در خیابانها بود؛ مردم نه فقط با میلشان، نه [فقط] با ارادهشان، نه [فقط] با احساس و عاطفهشان، بلکه با جسمشان در عرصه و در صحنه آمدند. سخت هم بود؛ در مقابلش تیراندازی بود، در مقابلش کشتن بود، در مقابلش خطرهای گوناگون بود؛ این خطرها را تحمّل کردند و به خیابان آمدند. استمرار این ارادهی مستحکم و پولادین، نظام بیپایه و رژیم پوسیده و وابستهی پهلوی را ریشهکن کرد؛ یعنی حضور جسمی مردم، همراه با اراده و عزم و محبّت و پشتیبانی، در خیابانها و در صحنه؛ [اینها] نشانهی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کردهاند، امسال هم خواهید دید که به توفیق و فضل الهی حضور مردم در خیابانها حضور چشمگیر و دشمنشکنی خواهد بود.۱۳۹۴/۱۱/۱۹
بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش
حضور مردم در انقلاب اسلامی, حضور مردم در صحنه
جمعه 97/11/26
…به جوانان عزیزم، در آغاز فصل جدید جمهوری اسلامی
PDF
بیانیه مهم و راهبردی در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
بیانیه مهم و راهبردی در چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله خامنهای در بیانیهای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگیهای مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیرهکننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمانها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند.
متن بیانیه رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسماللّه الرّحمن الرّحیم
الحمدللّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین
از میان همهی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به پا خاسته و انقلاب کردهاند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و بهجز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمّدنسازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوبها را شکست؛ کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونهگون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیکتر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانهی انقلاب و چهل دههی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست و پنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.
برای همه چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همهی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشماندازهای مبارک دلزده شوند. هرگاه دلزدگی پیش آمده، از رویگردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.
انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پساز نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندیهای خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بیشک فاصلهی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمانخواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصلهای طی شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراطها و چپرویهایی که مایهی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکهای حتّی با آمریکا و صدّام، گلولهی اوّل را شلیک نکرده و در همهی موارد، پس از حملهی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنهی عمل جهانی و منطقهای در کنار مظلومان جهان، مایهی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بندهی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل دربارهی گذشته است.
عزیزان! نادانستهها را جز با تجربهی خود یا گوش سپردن به تجربهی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزمودهایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیدهایم و شما خواهید دید. دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی دربارهی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همهی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده نظامش نمیتوان شنید.
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطهی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه ــ و نه به زور شمشیر خود ــ بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقبافتادگی شرمآور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.
ثانیاً: هیچ تجربهی پیشینی و راه طی شدهای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشهی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.
پس آنگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دو قطبی آن روز را به جهان سه قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانهی جدید «اسلام و استکبار» پدیدهی برجستهی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانهی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادیخواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینهورزانه و بدخواهانهی رژیمهای زورگو و قلدرهای باجطلب عالم، بدان دوخته شد. بدین گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزلهی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنیها با همهی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزهی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشدهی امام عظیمالشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکانپذیر نمیشد.
به رغم همهی این مشکلات طاقتفرسا، جمهوری اسلامی روز به روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفتآور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهلسالهی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همهی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همهی عرصهها رسانید.
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزهی پیروزی در جنگ هشتساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقیاش را پدید آورد.
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصهی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالندهی آن روز به روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانشبنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزههای عمران و حمل و نقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیونها تحصیلکردهی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، دهها طرح بزرگ از قبیل چرخهی سوخت هستهای، سلّولهای بنیادی، فناوری نانو، زیستفنّاوری و غیره با رتبههای نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، دهها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشتههای گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشتههای مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و دهها نمونهی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت بهجز مونتاژ و در علم بهجز ترجمه هنری نداشت.
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنههای داخلی، حضور در صحنههای ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمکرسانیها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس از انقلاب، مردم در مسابقهی خدمترسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بینالمللی را به گونهی شگفتآوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بینالمللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئلهی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئلهی جنگافروزیها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقهی محدود و عزلتگزیدهای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این گونه روشنفکری میان عموم مردم در همهی کشور و همهی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.
خامساً: کفّهی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بیهمتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بیعدالتی در این چهار دهه، با هیچ دورهی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتختنشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیهی زیرساختی و خدمترسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّقترین حاکمیّتهای جهان در جابهجایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، و از مناطق مرفّهنشین شهرها به مناطق پاییندست آن بوده است. آمار بزرگ راهسازی و خانهسازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سدّ و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بیشک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنهای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونهای چشمگیر افزایش داد. این پدیدهی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس از پیروزی انقلاب، بیش از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایههای مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایههای ایمان مردمش بسی ریشهدار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بیبندوباری در طول دوران پهلویها به آن ضربههای سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیهی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفهی دینی از عزیزان خود که به جبهههای گوناگون جهاد میشتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خونآلود یا جسم آسیبدیدهی آنان روبهرو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بیسابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهادسازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزهداری و پیادهروی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روز به روز بیشتر و با کیفیتتر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُر حجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمدهی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزهای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.
سابعاً: نماد پر ابّهت و با شکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهانخوار و جنایتکار، روز به روز برجستهتر شد. در تمام این چهل سال، تسلیمناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشتهی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناختهشدهی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشاندهی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطهی دوبارهی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصلهای عمده در سرگذشت چهلسالهی انقلاب اسلامی است، انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.
محصول تلاش چهلساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، با عزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربههایی گرانبها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبههای بالا در دانشها و فنّاوریهای مهم از قبیل هستهای و سلّولهای بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزههای جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگیهای افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجهی جهتگیریهای انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بیتوجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهههایی از تاریخ چهلساله نمیبود ــ که متأسّفانه بود و خسارتبار هم بود ــ بیشک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانهی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقهی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشتهی حزباللّه و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفتهی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابلهی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایستهی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبور کرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.
امّا راه طی شده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنبالهی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همهی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیهی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفتهی اسلامی بسازند.
نکتهی مهمّی که باید آیندهسازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کمنظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دستاندرکاران تاکنون بیاستفاده یا کماستفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزههای جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.
مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ سال که بخش مهمّی از آن نتیجهی موج جمعیّتی ایجاد شده در دههی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانهی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبهی دوّم جهان در دانشآموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوختهی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.
بهجز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهرهگیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بینیاز و به معنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقهای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دستنخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده نشدهی طبیعی و انسانی در رتبهی اوّل جهان است. بیشک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دههی دوّم چشمانداز، باید زمان تمرکز بر بهرهبرداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیههایی میکنم. این سرفصلها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.
امّا پیش از همه چیز، نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همهی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال ــ و اکنون مانند همیشه ــ سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است. نشانههای امیدبخش ــ که به برخی از آنها اشاره شد ــ در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست و دلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسهدوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصهها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
جمعه 97/11/26
دربارهی آیندهی انقلاب حرفهای زیادی داریم و من بهصورت یک کلمه عرض میکنم که
این انقلاب آیندهاش تضمینشده است، قطعی است، زوالپذیر نیست
و هیچیک از تدابیری که دشمن تاکنون برای اضمحلال این انقلاب اندیشیده، کفایت این کار را نداشته و باز هم ندارد. علت هم این است که دشمن انقلاب را نمیشناسد. دستگاههای تحقیق و بررسی و مراکز تحقیقاتی استراتژیک استکبار جهانی، انقلاب اسلامی را هنوز به درستی نمیشناسند. همچنانیکه نهضت اسلامی را قبل از پیروزی انقلاب نمیشناختند.
بعد از آنیکه انقلاب پیروز شد، در تمام اسناد و مدارکی که در اختیار رژیم گذشته و متعلق به دستگاههای جاسوسی بیگانه بود آنچه که اینها تحلیل و بررسی کردند را دیدیم، از زمین تا آسمان با واقعیت تفاوت دارد.
استکبار در ایران شکست خورد، چون نهضت را نمیشناخت. تاکنون هم همواره سلاح آمریکا و استکبار درمقابلِ انقلاب، کُند شده بهخاطر اینکه انقلاب را نمیشناخته، بازهم نمیشناسد.
آینده خوب است. عناصر حرکت انقلاب در او فراوان است، عناصر بقا و حیات در انقلاب فراوان است، البته دشمن هم زیاد دارد، دشمنش هم قوی است، اما دشمن هم درست نمیشناسد. علاوه بر اینکه بلاشک عنصرِ اقتدار، بیشتر از قدرت دشمن است، بهخاطر اینکه قرآن میفرماید: «اِنَّ كَیدَ الشَّیطانِ كانَ ضَعیفًا».
سه شنبه 97/05/23
سالهای اخیر عبارت حمایت از کالای ایرانی را زیاد شنیدهایم و همیشه برای برخی از ما این احساس بد ایجاد شده است که چرا باید از کالایی که از کیفیت لازم برخوردار نیستند و گرانتر از نمونه خارجی هم هستند حمایت کنیم؟ گاهی تولید کننده را به شکل یک کلاهبردار تصور کردهایم که قصد دارد سود بیشتری را کسب کند و همه محصولات خودش را هم از خارج وارد کرده و فقط ادعای تولید داخل را دارد. پس چرا باید از این تولید کننده حمایت کنیم؟
اصلا اجازه دهید اول از تولید صحبت کنیم. بیشتر زمانی را که کار کردهام عموما در شرکتهای تولیدی بوده است و از نزدیک با کاری که یک تولید کننده باید انجام دهد آشنا هستم. تولید کننده فردی است که ارگانهای حکومتی از بانک گرفته تا کلانتری محل تلاش میکنند که او نتواند کار کند. تولید کننده فردی است که تنها مانده و هر روز با انواع مشکلاتی که دولت و سیستم برای او بوجود میآورند باید دستوپنجه نرم کند. اما او باید با وجود همه این مشکلات بماند و تولید کند. از طرفی واردات بیرویه اجناس ارزان قیمت عموما چینی هم بر حجم این مشکلات اضافه میکند. خب اگر تولید کنندهای موفق شود با وجود تمام این مشکلات کالایی تولید کند باید بتواند آن کالا را درست عرضه کند و در رقابت با اجناس خارجی موفق به کسب سهمی از بازار شود. البته منظور از نوشتن سطور بالا این نیست که باید به دلیل سختیهایی که تولیدکننده کشیدهاست حمایت شود. بلکه فقط برای روشن شدن فرایند مشکل دار تولید بود.
اما حالا اجازه دهید در مورد کلمه حمایت صحبت کنیم. آیا حمایت یعنی اینکه بجای خرید یک کالای با کیفیت برویم و چشم بسته کالای تولید داخلی را بخریم؟ خیر. این طور نیست. حمایت از تولید داخل یعنی کمک به صنعت کشور برای تولید کالای با کیفیت. این حمایت در سطوح مختلفی انجام میشود. مصرف کننده باید نظرات خود را به گوش تولید کننده برساند و برای اصلاح کیفیت کالای تولید شده تمام تلاش خود را بکند. این تلاش میتواند از ارسال پیشنهاد به تولید کننده شروع شود و حتی گزارش به مراجع ذیصلاح را نیز میتوان حمایت از تولید داخل دانست. اصلی ترین حمایت مصرف کننده از تولید داخل این است که نسبت به تولید داخل بیتفاوت نباشد.
اما حمایت اصلی از تولید داخلی را باید دولت انجام دهد. باید موانع تولید داخلی رفع شود و کلا سیستم کشور برای تولید مناسب شود. مهمترین مشکل تولید کننده عدم خرید مصرف کننده داخلی و یا نداشتن توانایی رقابت با کالای خارجی نیست بلکه مهمترین مشکل تولید کننده قوانین فشل و قدیمی و فرایندهای بیمار دولتی است. شاید دولت برای حمایت از کالای ایرانی بجای خرید دستوری کالاهای ساخت داخل بهتر بود در یک اقدام سریع مشکلات موجود بر سر راه تولید کننده را حل میکرد و تمام اولویت خود را برای تبدیل کردن فضای کشور به فضایی برای تولید میگذاشت.
به رغم تمام مشکلات در راه تولید بسیاری از تولیدکنندههای داخلی هم کالاهای بسیار با کیفیتی تولید میکنند که مصرف کننده میتواند برای حمایت از تولید داخلی خود را مجاب به استفاده از آنها کند. این باید یادمان باشد که دست آخر سرنوشت هر ملتی به دستان خود آن ملت است.
شنبه 97/05/06
شعار سال 1397 حمایت از کالای ایرانی است. حمایت از کالای ایرانی و تولیدکنندگان داخلی موضوع مهمی است که البته این راهبرد، استمرار سیاست اقتصادی ایران در یک دهه گذشته نیز بوده است، اما نکته مهم این است که چقدر به این شعار عمل میشود. در چند سال گذشته محور شعارها اقتصادی بودهاند، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این شعارها عملی نشده و در حد حرف باقی مانده است.
به گزارش ایسنا، حمایت از کالای ایرانی نیازمند عزم همگانی است به طوری که مردم، تولید کنندگان و مسئولان هر کدام در عملی شدن این شعار نقش بسزایی خواهند داشت. برای بررسی بیشتر این موضوع و راهکارهای عملی حمایت از کالای ایرانی خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان با سید ناصر موسوی لارگانی- نماینده مردم فلاورجان و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و حیدرعلی عابدی- نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید:
موسوی لارگانی گفت: مقام معظم رهبری نزدیک به 10 سال است که شعار سال را با مباحث اقتصادی شروع میکنند و در یک دهه گذشته آن توجه ویژهای که باید به شعار آن سال شده باشد نشده است. برای مثال ایشان شعار سال 95 را “اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل” نامگذاری کردند به این معنا که بیشتر مباحث اقتصادی در حد شعار و حرف باقیمانده است و توجهی به شعارهای سال نشده است و تنها به نصب بنر، چاپ کتاب و بروشور بسنده شده است.
وی افزود: متأسفانه در همان سال 1395 هم شاهد عمل جدی مسئولان قوا نبودیم. مقام معظم رهبری سال 1396 را سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال نامگذاری کردند، اما علیرغم اینکه برای ایجاد اشتغال شعار دادیم، اما اشتغال موجود را هم به تعبیری از دست دادیم. برای مثال در شهرستان فلاورجان در سال 1390 در شهرک صنعتی اشترجان 12 هزار نفر مشغول کار بودند که در سال 1396 به شش هزار نفر کاهش یافته است.
قوای سهگانه با خرید کالای ایرانی رونق اقتصادی را موجب شوند
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: شعار امسال را مقام معظم رهبری “حمایت از کالای ایرانی” نامیدند. برای حمایت از کالای ایرانی باید دولت، مجلس و قوه قضائیه برای مردم الگو باشند. قوای سهگانه جز مصرفکنندگان بزرگ هستند، بنابراین اگر از کالای ایرانی استفاده کنند قطعاً مجلس دولت و قوه قضائیه میتوانند حجم بالایی از کالای ایرانی را خریداری کنند و رونق اقتصادی را موجب شوند.
موسوی لارگانی افزود: وقتی در ادارات مردم میبینند که فرماندار شهرشان و دیگر مسئولان از کالای ایرانی استفاده میکنند بدون شک برای خرید و استفاده از کالای ایرانی ترغیب میشوند. بنابراین اگر بخواهیم شعار سال 97 محقق شود باید همه دست به دست هم دهیم. مراجعه کنندگان به دفاتر نمایندگان، ائمه جمعه و فرمانداریها بیشتر دنبال اشتغال هستند. اگر مردم میخواهند برای فرزندشان اشتغال ایجاد شود یکی از راههای ایجاد اشتغال استفاده از کالای ایرانی است.
نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی گفت: تولیدکننده داخلی چقدر میتواند کالا تولید کند و در انبارش نگهداری کند؟ اگر برای کالای ایرانی ارزش قائل نشویم قطعاً کشورهای دیگر نیز برای محصولات ایرانی ارزش قائل نمیشوند. البته جا دارد که تولیدکنندگان در این برهه از زمان که حمایت تمام قد مقام معظم رهبری را دارند و چندین سال است که بحث حمایت از تولید ملی را مطرح میکنند آنها هم همت داشته باشند و از نظر کمی و کیفی روی کالاها کار کنند.
کیفیت کالا در رغبت مردم برای خرید محصول نقش کلیدی دارد
وی در همین خصوص افزود: کیفیت کالا در رغبت مردم برای خرید محصول ایرانی نقش کلیدی دارد. اگر همواره شاهد این باشیم که از کیفیت بالای کالای ایرانی صحبت میشود میتوانیم بازار کشورهای اطراف خود را تصاحب کنیم چرا که جمعیت قابل توجهی در کشورهای سوریه، عراق و افغانستان وجود دارند که با ارتقای کیفیت کالاهایمان میتوانیم بازار آنان را در اختیار داشته باشیم.
موسوی لارگانی گفت: چه دلیلی دارد مصرف کننده عراقی حاضر باشد با هزینه بالاتر فرسنگها راه طی کند و کالا از چین و هند و دیگر کشورها وارد کند، ولی حاضر نشود از ایران خریداری کند. اگر کیفیت بالاتر برود قطعاً برای او هم مناسبتر است که از ایران کالا خریداری کند.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، خاطر نشان کرد: هماکنون مسئولانی وجود دارند که خودروهای خارجی دارند و چندین سال است که از این خودروها استفاده میکنند، در این زمان نمیتوانیم به آنها بگوییم که دیگر حق ندارند از خودروهای خارجی استفاده کنند. این سخن غیرمنطقی است، چرا که هزینه سنگینی را برای خرید آن خودرو صرف کردهاند، اما از الان به بعد میتوانیم بگوییم خودروی داخلی خریداری کنند به شرطی که خودروسازها کیفیت و امنیت خودروهای داخلی را افزایش دهند تا شاهد این همه تصادف منجر به فوت یا قطع نخاع نباشیم.
وی گفت: 30 تا 40 درصد تصادفات به دلیل ایمن نبودن خودروها است و هزینههای سنگینی برای همین تصادفات پرداخت میشود.
دولت پروتکلی تهیه کند که در آن نام کالاهای با کیفیت گنجانده شود
همچنین حیدر علی عابدی گفت: اولین کاری که برای حمایت از کالای ایرانی باید انجام شود این است که هیئت دولت یک پروتکلی را تصویب کند که در آن پروتکل نحوه صادرات و واردات را مشخص کنند و کالاهایی که مورد نیاز کشور است و ایرانیان باید به خرید آن اهتمام کنند مشخص شود.
وی در همین خصوص افزود: برای مثال هماکنون بخشی از محصولات خارجی مورد نیاز از خارج وارد میشود مانند گردو و بادام. این موارد احتیاج به تنظیم یک پروتکل دقیق از طریق تنظیم بازار دارد. برخی لوازم دیگر مانند کیف و کفش از خارج وارد میشود در حالی که ایران بهخوبی این لوازم را تولید میکند.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: برخی لوازم تزئینی مانند مبلمان و پارچه مبل یا نورافشان نباید از خارج وارد شود. این موارد را باید مسئولان جدی بگیرند تا مردم متوجه شوند کدام کالاهای داخلی را بهتر میتوانند خریداری کنند.
عابدی ادامه داد: برخی از موارد را هم باید برنامهریزی کرد تا در آینده یک کالا بتواند در لیست پروتکل قرار گیرد، مانند خودرو. خودروهای داخلی باید یک سری استانداردها را داشته باشند و دولت به آنها کمک کند تا به آن استاندارد برسند و وقتی به استاندارد رسیدند آن زمان به مردم توصیه کنند که از خودروهای داخلی استفاده کنند. خودروهای بیکیفیت برای مردم و کشور خسارتهای زیادی به بار آوردهاند.
این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی به نقش مردم در حمایت از کالای ایرانی اشاره و خاطرنشان کرد: مردم باید خودشان هم برای خرید کالای داخلی رغبت نشان دهند. برخی از محصولات مانند ریل راهآهن توسط ذوبآهن تولید میشود و به دلیل تفاوت قیمت ناچیز نباید این محصولات را از خارج وارد کنند. در این صورت اگر ذوبآهن بخواهد ریلش را صادر کند نمیتواند با محصولات خارجی رقابت کند به همین دلیل دولت باید به آنان جایزه صادراتی دهد.
حمایت از کالای ایرانی نیازمند برنامهریزی دقیق است
وی با بیان اینکه تولیدکنندگان هم نقش زیادی در جذب مشتریان داخلی و خارجی دارند، افزود: بنابراین حمایت از کالای ایرانی موضوع خیلی سادهای نیست و پیچیده است که نیاز به یک برنامهریزی دقیق دارد که دولت این برنامهریزی را باید انجام دهد.
نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، افزود: لیست و آن پروتکلی که دولت باید تهیه کند باید نامش “لیست کالاهای با کیفیت قابل توصیه دولت” باشد. تولیدکنندگان باید تلاش کنند که با افزایش کیفیت نام محصول خود را در آن لیست قرار دهند و مردم به آن لیست اعتماد کنند و محصول مورد نیاز خود را خریداری کنند.
عابدی گفت: خودروهایی که میتوانند استاندارد جهانی را حفظ کنند میتوانند در آن لیست قرار گیرند. اگر نمیتوانند دولت باید به آنها کمک کند. ممکن است خودروسازها و برخی کارخانهها نیاز مالی داشته باشند که با رفع آن نیاز بتوانند کیفیت خودرو را بالا ببرند و استانداردها را رعایت کنند.
وی با بیان اینکه کلید کردن روی بحث خودرو، ظلم به تولید داخل است، افزود: وقتی بادام و گردو از خارج وارد میشود در حالی که میتوانیم وارد نکنیم در این صورت نباید تنها روی بحث خودرو متمرکز شویم، چراکه با این کار تولیدات داخل را لوث کردهایم. همه میدانند که هیچکس جرات نمیکند خرید خودروهای داخلی را به کسی توصیه کند. آمار مرگ و میر تصادفات در ایام عید اگر بررسی شود مشخص میشود خودروهای ساخت داخل چه نقشی در وارد کردن خسارت به کشور داشتهاند.
این عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، خاطر نشان کرد: بنابراین باید روی یک سری کالاهایی که تزئینی هستند و به سلامت مردم لطمه نمیزنند برنامهریزی شود تا مشابه این کالاها از خارج وارد نشود. چرا کیف، کفش و چوب را باید از خارج وارد کنیم در حالی که کارگاههای داخل تعطیل باشند؟